وبلاگی برای راهنمایی و کمک در کنکور و امتحان

تقدیم به همه ی دوستداران علم

وبلاگی برای راهنمایی و کمک در کنکور و امتحان

تقدیم به همه ی دوستداران علم

روشهای مطالعه متمرکز

روشهای مطالعه متمرکز


"تند خواندن"
راننده ای را درنظربگیرید که با سرعت بسیارکمی مثلاً 20 کیلومتردرساعت درحرکت است. وقتی سرعت این راننده تا این حد کم است، دیگربه توجه و تمرکزفوق العاده ای نیاز ندارد و چون ذهن درگیرنمی شود، مدام درجایی دیگرمشغول می شود. راننده می تواند از داشبورد چیزی بردارد، شیشه را پاک کند، به مناظربیرون نگاه کند و حتی غرق در تخیل شود. اما وقتی سرعت زیاد شد، خود به خود درگیری ذهنی بیشترمی شود و ذهن بیشتر به رانندگی متمرکزمی شود و راننده دیگرفرصت ندارد به چپ و راست نگاه کند و یا مشغولیتهای ذهنی دیگری داشته باشد. اساساً ذهن چنان درگیراست که تمایلی برای درگیرشدن در جای دیگر ندارد.درمطالعه هم دقیقاً همین حالت وجود دارد. وقتی شما به بهانه بهترفهمیدن بسیارکند پیش می روید و کلمه به کلمه می خوانید، درگیری ذهنی مطلوبی را ایجاد نمی کنید و ذهن شما که ازاین ساکن بودن کلافه می شود، خود را درجایی دیگرمشغول می کند و حواستان پرت می شود.

ما نمی گوییم آنقدرتند بخوانید که هیچ چیزنفهمید، بلکه می گوییم سرعت مطالعه خود را تا آنجا افزایش دهید که یک درگیری ذهنی مطلوب ایجاد شود. دراین سرعت، ذهن متمرکزاست. می بینید که اگرکمی غفلت کنید، سانحه ای رخ می دهد.حتی اگربتوانید سرعت مطالعه خود را به دو برابرافزایش دهید بسیارعالی است چرا که هم دروقت خود صرفه جویی نموده اید وهم با درگیری ذهنی و تمرکز بیشتری خوانده اید.تا می توانید سرعت مطالعه خود را افزایش دهید و سریعترازآنچه که قبلاً می خوانده اید بخوانید. البته خوب می دانید که این سرعت، نسبی است و درمتون مختلف مانند رمان، ادبیات، شیمی، فیزیک و . . . متفاوت است. مسلماً شما متون ساده تررابا سرعت بیشتر می خوانید. ما می گوییم سرعت خود را با توجه به سرعت قبلی خود بیشتر کنید. یکی دیگرازمعایب تند خواندن این است که شما وقتی آرام و لغت به لغت می خوانید، درک ذهنی کمتری دارید چرا که ذهن با مفاهیم سروکاردارد نه با کلمات. یادتان باشد مفهوم، همیشه در یک عبارت است نه یک واژه.وقتی شما کلمه شیررا می خوانید، ذهن نمی داند منظورشیرگاواست یا شیرجنگل یا شیرآب. اما وقتی جمله "شیرآب را بستم." سریعاً خوانده می شود، درک بهتروسریعتری حاصل می شود.


مطالعه اولیه
مطالعه اولیه همان گرفتن اطلاعات ابتدایی است. درمطالعه اولیه، قصد شما کنجکاوکردن ذهن با گرفتن اطلاعات ساده و کم حجم و مقدماتی است.درمطالعه اولیه شما متن را خط به خط نمی خوانید بلکه نگاهی گذرا به متن می اندارید ویک سری مفاهیم اولیه را ازمتن می گیرید که مثلاً متن حول وحوش چه موضوعی است. پس ازآن باید به خود رجوع کنید و ببینید که خودتان ازپیش چه اطلاعاتی درباره موضوع دارید و یا این که ازقبل، ازکسی چیزی شنیده اید یا مطالعه کرده اید. اطلاعات اولیه خودتان را به اطلاعات اولیه کتاب، در این بررسی اجمالی بیافزایید.


سؤال کردن
یادتان باشد که پیش ازمطالعه، با یکی دوسؤال، ذهن خود را هدفدارکنید. وقتی می گوییم هنگام مطالعه مدام ازخودتان سؤال کنید، منظورمان این است که پیش ازمطالعه، در حین مطالعه و پس ازآن، می توانید ازخود بپرسید.شما معمولاً برای طرح سؤالات ازخود یک سری سؤالات حافظه ای کم ارزش می پرسید. مثلاً "بوعلی سینا کی متولد شد؟"، "جنگ جهانی دوم درچه تاریخی شروع شد؟"، "هیمالیا کجاست؟" و. . . این سؤالات معمول، کم ارزشترین سؤالاتی است که شما می توانید ازخود بپرسید.

درکتاب "روشهای مطالعه" نوشته "کی پی بالدریج" و ترجمه دکترعلی اکبر سیف، به طرح سؤالات هفت گانه "گانیه" اشاره شده است. این سؤالات هفت نوع می باشد.
طرح این سؤالات بسیارارزشمند ومفید است و فوق العاده درایجاد تمرکزحواس مؤثر است. ما درزیربه اختصار، این سؤالات هفت گانه را توضیح می دهیم.


سؤالات هفت گانه گانیه
1. سؤالات حافظه ای:
این سؤالات کم اثرترین و کم اهمیت ترین سؤالات هستند. این نوع سؤالات صرفاً با یادآوری اطلاعات سروکاردارد. مانند:کشورهای همسایه ایران کدامند؟بوعلی سینا درچه تاریخی متولد شده است؟جنگ جهانی اول درچه تاریخی رخ داد؟


2. سؤالات ترجمه ای:
این نوع سؤالات، قوی ترو بهترازسؤالات حافظه ای هستند. این سؤالات تا حدی شبیه به "زبان گردانی" هستند که قبلاً درباره آنها صحبت کردیم.سؤالات ترجمه ای یعنی بیان یک مفهوم پیچیده یا یک مطلب دشواربه زبان ساده تر، مانند این که: گشتاوربه زبان ساده یعنی چه؟، فرمول انیشتین به زبان من چه می شود؟، افزایش شعاع مولکولی را نسبت به افزایش عدد اتمی روی نمودارچگونه می توان نشان داد؟


3. سؤالات تفسیری:
این سؤالات را سؤالات رابطه ای هم می گویند، که به کشف و درک روابط میان دو مفهوم می پردازد. این رابطه می تواند تشابه یا تفاوت باشد. این سؤالات ازسؤالات ترجمه ای کمی بهترند:سؤالاتی مانند: "تفاوت دندانهای گوشتخواران با گیاهخواران چیست؟"، "حافظه از نظرساختارو عملکرد، چه وجه تشابهی با کامپیوتردارد؟"و . . . ازنوع سؤالات تفسیری هستند.


4. سؤالات کاربردی:
جالبترین نوع سؤالات هستند. این سؤالات همان طورکه از نامشان برمی آید می خواهند مطالب علمی را به مسائل روزمره ربط دهند و آنها را در عمل بسنجند.مثلاً "چگونه می توان ازاصطکاک ناشی ازکشش اجسام روی زمین کاست؟ "، "تشویق، بلافاصله پس ازیک عمل خوب چه نقشی درشکل گیری شخصیت کودک دارد؟" و . . .

چگونه درس بخوانیم؟

یادگیری و مطالعه، رابطه‌ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند، تا جایی که می‌توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست.

برای این که میزان یادگیری افزایش یابد، باید قبل از هر چیز مطالعه ای فعال و پویا داشت. شیوه‌ی صحیح مطالعه، چهار مزیت عمده را به دنبال دارد: زمان مطالعه را کاهش می‌دهد. میزان یادگیری را افزایش می‌دهد. مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی­تر می‌کند. و به خاطر سپاری اطلاعات را آسان‌تر می‌سازد. برای داشتن مطالعه­ای فعال و پویا نوشتن نکات مهم در حین خواندن ضروری است تا برای مرور مطالب، دوباره کتاب را نخوانده و در زمانی کوتاه از روی یادداشت‌های خود مطالب را مرور کرد . یادداشت برداری، بخشی مهم و حساس از مطالعه است که باید به آن توجهی خاص داشت. چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد کرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را کا­هش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یک علت مهم فراموشی است.

شش روش مطالعه‌:

خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است. مطالعه فرآیندی فعال و پویا است و برای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز، خصوصا قبل از امتحان، بتوان از روی نوشته‌ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا به خاطر سپرد.
خط کشیدن زیر نکات مهم: این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد به جای آنکه تمرکز و توجه روی یادگیری و درک مطالب داشته باشند، ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می‌گردد. حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملاً درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آن که در کتاب به دنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند.
حاشیه نویسی: این روش نسبت به دو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
خلاصه نویسی: در این روش شما مطالب را می‌خوانید و آن چه را که درک کرده‌اید به صورت خلاصه در دفتری یادداشت می‌کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روش‌های قبلی بهتر می‌باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می‌کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست.
کلید برداری: کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است. در این روش شما بعد از درک مطالب، به صورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می‌کنید و در واقع کلمه‌ی کلیدی کوتاه‌ترین، راحت‌ترین، بهترین و پرمعنی‌ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می‌شود.
خلاقیت و طرح شبکه‌ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصاً فراگیری مطالب درسی است. در این روش شما مطالب را می‌خوانید و بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و به صورت کلیدی یادداشت می‌کنید و سپس کلمات کلیدی را روی طرح شبکه‌ای مغز می‌نویسید (در واقع نوشته‌های خود را به بهترین شکل ممکن سازمان‌دهی می‌کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می‌کنید) تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب، فقط به طرح شبکه‌ای مراجعه کرده و با دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه­ای مغز، آنها را خیلی سریع مرور کنید. این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش می‌دهد و درس خواندن را بسیار آسان می‌کند و بازده مطالعه را افزایش می‌دهد.